Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-04-29@23:14:42 GMT

دیپلماسی در حقیقت فن و هنر مدیریت سیاست خارجی است

تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۷۵۴۶۵

دیپلماسی در حقیقت فن و هنر مدیریت سیاست خارجی است

دبیر شورای راهبردی روابط خارجی ، دیپلماسی در حقیقت فن و هنر مدیریت سیاست خارجی دانست و گفت: ابزار مهم سیاست خارجی مذاکره و گفت‌وگو است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، سیدعباس عراقچی امروز_یکشنبه هجدهم تیرماه_ در مراسم افتتاحیه اولین کنگره بین‌المللی دیپلماسی ملل، اظهار کرد: دیپلماسی در حقیقت فن و هنر مدیریت سیاست خارجی است که ابزار مهم آن مذاکره و گفت‌وگو است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گفت‌وگو در ذات خلقت انسان وجود داشته و می‌توان گفت بزرگترین موهبتی است که خداوند به انسان داده است. این موهبت انسان را از سایر مخلوقات خداوند متمایز می‌کند.

وی افزود: خداوند برای تعامل پیامبران با انسان‌ها نیز ابزار گفت‌وگو را به‌کار برده و قدرت این کار را به آنها داده است. در قرآن کریم مرتباً به پیامبر فرمان داده می‌شود که سخنانی را به دیگران بگوید. بارها در قرآن کریم از کلمه برهان استفاده شده و چهار مرتبه خداوند مشرکان را به چالش فکری می‌کشد.

دبیر شورای راهبردی روابط خارجی گفت: از این‌رو گفت‌وگو و تعامل و مذاکره برای رفع نیازهای مادی و غیر مادی بشر از ابتدای خلقت تا کنون امری رایج بوده اسن. حتی ایجاد یک رابطه عاطفی و همه تعاملات انسانی نتیجه گفت‌وگو است.

عراقچی اضافه کرد: دیپلماسی نیز بر مبنای گفت‌وگو و تعامل قرار دارد و کشورها به عنوان کم هزینه‌ترین و آسان‌ترین راه برای رسیدن به اهداف و منافع ملی خود از آن استفاده می‌کنند. مذاکره و گفت‌وگو اصولاً مبتنی بر قدرت است. بدون قدرت نمی‌توان وارد مذاکره شد.

وی ادامه داد: در هر گفت‌وگو و مذاکره باید مولفه‌های قدرت از جمله نظامی و دفاعی و قدرت نرم و هوشمند وجود داشته باشد. دیپلماسی اصولاً هنر اقناع کردن است. امروزه به ویژه هنر دیپلماسی از طریق قدرت نرم و تاثیرگذاری بر طرف مقابل به کار برده می‌شود.

دبیر شورای راهبردی روابط خارجی گفت: دیپلماسی رسمی امروز فقط بخش کوچکی از دیپلماسی است، در واقع ارتباطات فرهنگی، ورزشی، هنری و رسانه‌ای در غالب دیپلماسی عمومی و غیر رسمی زمینه را برای دیپلماسی رسمی فراهم می‌کند، بنابراین باید حوزه‌های دیپلماسی عمومی را بشناسیم.

عراقچی اضافه کرد: دیپلماسی عمومی به ما قدرت تصویرسازی می‌دهد، در این راستا اگر می‌خواهیم تصویر خوبی از خود در سایر کشورها ایجاد کنیم باید قدرت روایت‌سازی داشته باشیم و دیپلماسی عمومی را به کارگیریم، برهمین اساس به ویژه این روزها روایت‌سازی نقش بزرگی را در تعیین نتیجه ایفا می‌کند.

وی ادامه داد: بپذیریم که جمهوری اسلامی ایران این روزها مورد هجمه دیپلماسی عمومی دیگران قرار دارد. در کنار تحریم‌های ظالمانه، تلاش بزرگ عمومی نیز برای ارائه یک چهره بدنام از ایران و منزوی سازی آن در صحنه بین المللی در جریان است. بنابراین اگر می‌خواهیم از تحریم‌ها عبور کنیم باید از طریق دیپلماسی عمومی، تصویر خوبی از خود در جهان بسازیم تا دشمنان به بی اثری تحریم‌های خود متقاعد کنیم.

کد خبر 672238

منبع: ایمنا

کلیدواژه: نخستین کنگره بین المللی دیپلماسی ملل کنگره بین المللی دیپلماسی ملل کنگره بین المللی دیپلماسی ملل در اصفهان دیپلماسی دیپلماسی عمومی مرکز دیپلماسی عمومی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق دیپلماسی عمومی سیاست خارجی گفت وگو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۷۵۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رئالیسم سیاسی چیست؟

  عصر ایران - رئالیسم سیاسی (political realism) احتمالا قدیمی‌ترین نظریه دربارۀ سیاست بین‌الملل است. پیشینۀ این نظریه را می‌توان در شرح توکیدیدس (thuchydides) دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی و نوشتۀ کلاسیک شون تسه (sun tzu) متفکر چین باستان مشاهده کرد.

  جنگ‌های پلوپونزی به مجموعه جنگ‌هایی گفته می‌شود که از 431 تا 403 پیش از میلاد بین اسپارت و آتن وجود داشت. نوشتۀ کلاسیک شون تسه نیز "هنر جنگ" نام دارد که دربارۀ راهبردها یا استراتژی‌های جنگی است. این کتاب تقریبا همزمان با شرح توکیدیدس دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی (یا پلوپونز) نوشته شده است.

  از دیگر چهره‌های برجسته در سنت رئالیسم سیاسی می‌توان به ماکیاولی و توماس هابز اشاره کرد. با این حال رئالیسم فقط در قرن بیستم، با انگیزه‌های برآمده از دو جنگ جهانی، به صورت چشم‌انداز مسلط سیاست بین‌الملل درآمد.

  در حالی که ایده‌آلیسم تاکید دارد که "اخلاق" باید راهنمای روابط بین‌الملل باشد، رئالیسم بر پایۀ تاکید بر "سیاست قدرت" و پیگیری "منافع ملی" بنا نهاده شده است. فرض بنیادی رئالیسم این است که "دولت" بازیگر اصلی صحنۀ بین‌المللی یا جهانی است، و چون حکمران است، می‌تواند به صورت واحدی خودمختار عمل کند.

  افزون بر این، پیدایش ناسیونالیسم و ظهور دولت-ملت جدید، دولت را به اجتماع سیاسی همبسته‌ای تبدیل می‌کند که در آن سایر وفاداری‌ها و بستگی‌ها تابع وفاداری به ملت است.

  اندیشمندان رئالیست، مانند تی.اچ.کار و هانس مورگنتا، دربارۀ باور ایده‌آلیستی به "اینترناسیونالیسم" و هماهنگی طبیعی به "جامعۀ جهانی"، موضعی انتقادی داشته‌اند. تی.اچ.کار معتقد بود که ایمان ساده‌لوحانه به "حقوق بین‌الملل" و "امنیت جمعی" در دورۀ میان دو جنگ جهانی، سیاستمداران اروپایی و آمریکایی را از شناخت توسعه‌طلبی آلمان و اقدام برای جلوگیری از آن بازداشت.

  در مقابل، رئالیست‌ها بر این موضوع تاکید دارند که چون اقتداری بالاتر از دولت حکمران وجود ندارد، سیاست بین‌الملل در شرایط "وضع طبیعی" عمل می‌کند و به همین علت دستخوش آنارشی است نه هماهنگی.

  از این منظر، دولت‌ها در جهان مثل "افراد" هستند در جامعه‌ای فاقد دولت. در چنین جامعه‌ای، هیچ منبع اقتدار مشروعی وجود ندارد که بتواند افراد را از تعرض احتمالی به حقوق یکدیگر بازدارد. در جهان واقع نیز عملا چنین منبع اقتداری وجود ندارد.

 اگرچه تشکیل سازمان ملل اقدامی در راستای نقض این توصیف رئالیستی از سیاست بین‌الملل بوده، ولی ناکارآمدی این سازمان در جلوگیری از نقض حقوق بین‌الملل از سوی یک دولت، دال بر این است که توصیف رئالیست‌ها از وجود نوعی آنارشیسم در عرصۀ روابط بین‌الملل کاملا هم بیراه نیست.

  با این حال می‌توان مواردی را هم مثال زد که شورای امنیت سازمان ملل موفق شده به عنوان یک منبع مشروع اقتدار، مانع نقض حقوق یک دولت از سوی دولتی دیگر شود؛ و یا دولتی را از نقض حقوق ملت تحت حکمرانی‌اش بازدارد. بیرون راندن ارتش عراق از کویت در جنگ اول خلیج فارس و نیز ساقط کردن حکومت معمر قذافی برای ممانعت از کشتار مردم لیبی، هر دو با مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت.

  بنابراین در چنین مواردی، شورای امنیت سازمان ملل مظهر "اقتداری بالاتر از دولت حکمران" است و مانع از پیدایش تام و تمام "وضع طبیعی" در عرصۀ روابط بین‌الملل می‌شود.

  در مجموع به نظر می‌رسد سازمان ملل متحد، وضعیتی مابین توصیفات و انتظارات رئالیست‌ها و ایده‌آلیست‌ها از روابط بین‌الملل ایجاد کرده است. یعنی مانع تحقق کامل توصیفات رئالیست‌ها بوده، ولی انتظارات رئالیست‌ها را چنانکه باید برآورده نکرده است.

  به هر حال مطابق نگرش رئالیسم سیاسی، نظام بین‌المللیِ آنارشیک، نظامی است که در آن هر دولتی مجبور است به خود کمک کند و به منافع ملی خود، که اساسا موجب بقای دولت و دفاع از سرزمین تعریف می‌شود، ارجحیت دهد.

  به همین دلیل است که رئالیست‌ها بر نقش قدرت در مسائل بین‌المللی چنین تاکید شدیدی دارند و می‌خواهند قدرت را بر اساس آمادگی نظامی یا نیروی نظامی‌اش بشناسند.

  البته آنارشی بین‌المللی به معنای درگیری بی‌امان و جنگ بی‌پایان نیست. رئالیست‌ها تاکید دارند که الگوی "درگیری و همکاری" عمدتا با نیازمندی‌های "توازن قوا" هماهنگ است.

این دیدگاه که در پی ایجاد امنیت ملی است، اذعان می‌کند که دولت‌ها وارد اتحادهایی می‌شوند که اگر در برابر یکدیگر به حالت توازن درآیند، ممکن است در بلندمدت صلح و ثبات بین‌المللی را تضمین کنند. اما اگر توازن قدرت به هم ریزد، نتیجۀ احتمالی جنگ است.  

دربارۀ نسبت رئالیسم با "وضع طبیعی" باید این نکتۀ را متذکر شد که رئالیست‌ها معتقدند "نظم بین‌المللی" همان "وضع طبیعی" کلاسیک نیست، زیرا قدرت و ثروت و سایر منابع در میان دولت‌ها به طور برابر توزیع نشده است.

  در واقع بازیگران اصلی به طور سنتی با موقعیت "قدرت‌های بزرگ" هماهنگ شده‌اند. سلسله‌مراتب برآمده از دولت‌ها، که حاصل این وضع است، تا حدی نظمی را به نظام بین‌المللی تحمیل می‌کند، و کنترلی را نشان می‌دهد که قدرت‌های بزرگ از راه بلوک‌های تجاری، "مناطق نفوذ" و مستعمره کردن، آشکارا بر "دولت‌های تابع" اعمال می‌کنند.

  این وضع در دورۀ جنگ سرد به ایجاد نظم جهانی دوقطبی‌ای انجامید که در آن رقابت بین بلوک قدرت ایالات متحدۀ آمریکا و بلوک قدرت شوروی به بیشتر بخش‌های جهان گسترش یافت.

  رئالیست‌ها معتقدند که دوقطبی بودن جهان به حفظ صلح کمک می‌کرد زیرا هزینه‌های نظامی فزاینده منجر به به ایجاد سیستم بازدارندۀ فعالیت هسته‌ای می‌شد؛ بویژه زمانی که در دهۀ 1960 احتمال نابودی حتمی متقابل تشخیص داده شده بود.

  از این رو سلسله‌مراتبی باثبات بر پایۀ مقررات پذیرفته شده و فرایندهای شناخته شده جلوی آنارشی را گرفت و رئالیست‌ها را تشویق کرد تا اندیشۀ تعدیل‌شده‌ای را بپذیرند که آن را "جامعۀ آنارشیستی" نامیدند.  

  رئالیسم سیاسی بر "جدایی سیاست از اخلاق" تاکید دارد. همین تفکیک، مبنای مهم‌ترین انتقادها به این نگرش سیاسی بوده است. منتقدان می‌گویند رئالیسم سیاسی مایۀ مشروعیت رقابت نظامی و جاه‌طلبی قدرت‌های بزرگ و کوچک است. از نظر منتقدان، "سیاست قدرت" جهان را در آستانۀ "فاجعۀ هسته‌ای" قرار داده و در تامین صلح هم چندان موفق نبوده.

  انتقاد دیگر را نظریه‌پردازان فمینیست مطرح کرده‌اند که معتقدند رفتار قدرت‌جویانه و پرداختن به امنیت ملی و قدرت نظامی، همگی بازتاب سلطۀ مردان بر عالم سیاست است که ترجیحاتشان اساسا تجاوزگرایانه و رقابت‌جویانه است.  

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «ایده‌آلیسم» در سیاست جهانی یعنی چه؟ «وضع طبیعی» ؛ عرصۀ خشونت یا آزادی؟ «سیاست واقعی» چیست؟

دیگر خبرها

  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • نشست هم‌اندیشی امیرعبداللهیان و مدیران رسانه‌ای برگزار شد
  • نشست هم‌اندیشی وزیر امور خارجه با مدیران عامل رسانه‌های کشور
  • پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
  • نشست هم‌اندیشی امیرعبداللهیان با مدیران عامل رسانه‌های کشور
  • آذربایجان غربی پیشرو در توسعه دیپلماسی منطقه‌ای است
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • آذربایجان‌غربی جز استان‌های پیشرو در توسعه دیپلماسی منطقه‌ای است
  • یکی از استان‌های پیشرو در توسعه دیپلماسی منطقه‌ای هستیم
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد